ابن محمد بن حسین بن یوسف بن محمد بن عبدالعزیز بستی مکنّی به ابوالفتح و ملقّب به نظام الدین، شاعر شهیر قرن چهارم هجری. رجوع به ابوالفتح بستی و نیز رجوع به علی (ابن محمد بن حسین بن...) شود
ابن محمد بن حسین بن یوسف بن محمد بن عبدالعزیز بستی مکنّی به ابوالفتح و ملقّب به نظام الدین، شاعر شهیر قرن چهارم هجری. رجوع به ابوالفتح بستی و نیز رجوع به علی (ابن محمد بن حسین بن...) شود
ابوالفتح علی بن محمد بستی که شاعر و کاتبی بی نظیر و در صنعت تجنیس او را یدی طولا بوده و ابوعمران موسی بن محمد بن عمران طولقی در مدح ابوالفتح بستی گفته: اذا قیل ای الارض فی الناس زینه اجبنا و قلنا ابهج الارض بستها فلو اننی ادرکت یوماً عمیدها لزمت یدا لبستی دهراً و بستها. مؤلف گوید: ابن خلکان در وفیات الاعیان شرحی از نظم و نثر ابوالفتح بستی توصیف و بعضی از آن را ایراد کرده و گوید در اول دیوان نسبت او را اینطور نوشته دیدم: ’انه ابوالفتح علی بن محمد بن الحسین بن یوسف بن محمد بن عبدالعزیز الکاتب الشاعر’. و از مشاهیر ابیات بستی است: اذا حسست فی لفظی فتورا وحفظی والبلاغه والبیان فلا ترتب بفهمی ان رقصی علی مقدار ایقاع الزمان. (از مرآت البلدان ج 1: بست). و رجوع به لباب الالباب و معجم البلدان و الذریعه ج 9 و ریحانه الادب و معجم المطبوعات و یتیمهالدهر ثعالبی ج 4 ص 204 و تاریخ گزیده و تتمۀ صوان الحکمه و اعلام زرکلی و ابوالفتح بستی شود
ابوالفتح علی بن محمد بستی که شاعر و کاتبی بی نظیر و در صنعت تجنیس او را یدی طولا بوده و ابوعمران موسی بن محمد بن عمران طولقی در مدح ابوالفتح بستی گفته: اذا قیل ای الارض فی الناس زینه اجبنا و قلنا ابهج الارض بستها فلو اننی ادرکت یوماً عمیدها لزمت یدا لبستی دهراً و بستها. مؤلف گوید: ابن خلکان در وفیات الاعیان شرحی از نظم و نثر ابوالفتح بستی توصیف و بعضی از آن را ایراد کرده و گوید در اول دیوان نسبت او را اینطور نوشته دیدم: ’انه ابوالفتح علی بن محمد بن الحسین بن یوسف بن محمد بن عبدالعزیز الکاتب الشاعر’. و از مشاهیر ابیات بستی است: اذا حسست فی لفظی فتورا وحفظی والبلاغه والبیان فلا ترتب بفهمی ان رقصی علی مقدار ایقاع الزمان. (از مرآت البلدان ج 1: بست). و رجوع به لباب الالباب و معجم البلدان و الذریعه ج 9 و ریحانه الادب و معجم المطبوعات و یتیمهالدهر ثعالبی ج 4 ص 204 و تاریخ گزیده و تتمۀ صوان الحکمه و اعلام زرکلی و ابوالفتح بستی شود
ابن احمد تستری. از محدثان بود. (منتهی الارب). عنوان محدث تنها به کسی داده می شد که هم علم و هم تقوای لازم برای نقل حدیث را دارا بود. این افراد با حفظ سنت نبوی، در برابر تحریف ها ایستادند و با نوشتن کتاب های حدیثی معتبر، دین اسلام را به شکل صحیح به نسل های آینده منتقل کردند. آنان نه تنها ناقلان حدیث، بلکه نگهبانان فرهنگ اسلامی بودند که با جدیت در انتقال صحیح معارف اسلامی کوشیدند.
ابن احمد تستری. از محدثان بود. (منتهی الارب). عنوان محدث تنها به کسی داده می شد که هم علم و هم تقوای لازم برای نقل حدیث را دارا بود. این افراد با حفظ سنت نبوی، در برابر تحریف ها ایستادند و با نوشتن کتاب های حدیثی معتبر، دین اسلام را به شکل صحیح به نسل های آینده منتقل کردند. آنان نه تنها ناقلان حدیث، بلکه نگهبانان فرهنگ اسلامی بودند که با جدیت در انتقال صحیح معارف اسلامی کوشیدند.
ابن احمد بن عبدالنبی بن محمد طسوجی. فقیه و متکلم و ادیب و شاعر بود و در سال 1189 هجری قمری متولد شد. او راست: 1- دیوان شعر. 2- شرح معالم. 3- الکشکول. (از معجم المؤلفین از اعیان الشیعه ج 41 ص 74)
ابن احمد بن عبدالنبی بن محمد طسوجی. فقیه و متکلم و ادیب و شاعر بود و در سال 1189 هجری قمری متولد شد. او راست: 1- دیوان شعر. 2- شرح معالم. 3- الکشکول. (از معجم المؤلفین از اعیان الشیعه ج 41 ص 74)
ابن جباره بن محمد بن عقیل بن سوادۀ هذلی بسکری، مکنّی به ابوالقاسم. وی حافظ و ضابط و از مردم ’بسکرهالنخیل’ بود که شهری است به مغرب. صاحب تاج العروس بنقل از تاریخ الذهبی و ابن عساکر گوید که نام صحیح وی ’یوسف بن علی بن جباره’ است. و او را از ذریۀ ابوذؤیب هذلی دانسته اند. در تاریخ ذهبی آمده است که وی از کسانی بود که در طلب قراآت در جهان به سیاحت پرداخته اند و او در این گردش خود با سیصد و پنجاه قاری و شیخ ملاقات کرده است و کتاب ’الکامل فی المشهورهو الشواذ’ را تألیف کرد. وفات او درحدود سال 406 هجری قمری بوده است. (از تاج العروس) (از منتهی الارب)
ابن جُباره بن محمد بن عقیل بن سوادۀ هذلی بسکری، مکنّی به ابوالقاسم. وی حافظ و ضابط و از مردم ’بسکرهالنخیل’ بود که شهری است به مغرب. صاحب تاج العروس بنقل از تاریخ الذهبی و ابن عساکر گوید که نام صحیح وی ’یوسف بن علی بن جباره’ است. و او را از ذریۀ ابوذؤیب هذلی دانسته اند. در تاریخ ذهبی آمده است که وی از کسانی بود که در طلب قراآت در جهان به سیاحت پرداخته اند و او در این گردش خود با سیصد و پنجاه قاری و شیخ ملاقات کرده است و کتاب ’الکامل فی المشهورهو الشواذ’ را تألیف کرد. وفات او درحدود سال 406 هجری قمری بوده است. (از تاج العروس) (از منتهی الارب)
ابن یقظان سبتی. وی طبیب و شاعرو ادیب بود. اصل او از ’سبته’ است و گویند که در سال 544 هجری قمری وارد مصر شد و از آنجا به یمن و سپس به عراق و سایر بلاد سفر کرد. او را قصیده ای درباره جمال الدین محمد اصفهانی وزیر است که قسمتی از آن را قفطی نقل کرده است. (از تاریخ الحکماء قفطی ص 239) ابن عبدالله سبتی اندلسی مالکی. مکنی به ابوالحسن. از فقیهان بود و بسال 567 هجری قمری درگذشت. او راست: اللباب فی اصول الفقه. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1542)
ابن یقظان سبتی. وی طبیب و شاعرو ادیب بود. اصل او از ’سبته’ است و گویند که در سال 544 هجری قمری وارد مصر شد و از آنجا به یمن و سپس به عراق و سایر بلاد سفر کرد. او را قصیده ای درباره جمال الدین محمد اصفهانی وزیر است که قسمتی از آن را قفطی نقل کرده است. (از تاریخ الحکماء قفطی ص 239) ابن عبدالله سبتی اندلسی مالکی. مکنی به ابوالحسن. از فقیهان بود و بسال 567 هجری قمری درگذشت. او راست: اللباب فی اصول الفقه. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1542)